- سیه مست
- مست مست مست طافح
معنی سیه مست - جستجوی لغت در جدول جو
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
بخیل لئیم، رذل فرومایه، شوم نامبارک
مست مست مست طافح
کسی که بر اثر نوشیدن نوشابۀ الکی از حالت طبیعی خارج شده باشد، بد مست، بسیار مست
آن که رنگ پوست بدنش سیاه باشد مقابل سفید پوست
بخیل لئیم، رذل فرومایه، شوم نامبارک
شخصی که سودا بر مزاجش غلبه کرده و خلل دماغ داشته باشد
بچه گوسفند بز یا آهو که شیر بسیار خورده و فربه گشته باشد
بخیل، ممسک، خسیس، فرومایه
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، نامیمون، نامبارک، بدیمن، بدشگون، نحس، نافرّخ، شمال، شنار، سبز پا، مشوم، میشوم، بداغر، مرخشه، سبز قدم، مشئوم، تخجّم، منحوس، خشک پی، پاسبز، بدقدم
شوم، کسی که هر کجا پا بگذارد بدبختی و مصیبت پیدا شود، نامیمون، نامبارک، بدیمن، بدشگون، نحس، نافرّخ، شمال، شنار، سبز پا، مشوم، میشوم، بداغر، مرخشه، سبز قدم، مشئوم، تخجّم، منحوس، خشک پی، پاسبز، بدقدم
گیاهی که در زیر سایۀ درختان بروید و نمو کند، روییدۀ در سایه، کنایه از ناز پرورده، به نازونعمت پرورش یافته
آنکه کاملا مست نشده
گناهکار سیاه سر